۴ تکنیک ذهنی در جهت کسب مهارت در مدیریت زمان
برای مقوله ای به نام مدیریت زمان ، تکنیک های فراوانی برای انجام وجود دارد . انتخاب باشماست که که بخواهید انسانی تاثیرگذار و با کفایت باشید یا انسانی بی انضباط و بی لیاقت .
تصمیم با شماست که وقت خود را صرف با ارزش ترین وظایفتان کنید یا صرف بی اهمیت ترین مسایل زندگیتان . در واقع این شما هستید که انتخاب میکنید ، شما انسانی مثبت باشید یا منفی .
باید بگویم ، این خود شما هستید که همیشه بطور آزادانه میتوانید کیفیت زندگیتان را تعیین کنید .
اگر در صدد هستید که از عمر خود به نحو احسنت استفاده کنید ، لازم است یک تصمیم روشن و بدون ابهام برای آن بگیرید ، در ابتدا باید بر برنامه های گذشته خود فایق آیید و سد های ذهنی که در مسیر عملی کردن مدیریت زمان برای شما وجود دارد ، از بین ببرید .
نا گفته نماند که ، هدف شما باید اداره کردن زمانتان باشد بطوری که مردم با دیدن شما ، خودشان و پیرو و دنباله شما در جهت عادتها ی کاریشان بدانند .
در اینجا ، چند تمرین ذهنی وجود دارد که شما بواسطه آنها میتوانید بهره وری خود را افزایش دهید و برای خود طوری برنامه ریزی کنید که زمان ، حداکثر کارایی را برای شما داشته باشد تا بتوانید کل زندگیتان را متحول کنید .
از تاکیدات مثبت استفاده کنید
اولین اقدام در جهت مدیریت زمان ، به کنترل در آوردن تاکیدات مثبت است چون مثبت نگری قادر است زندگی شما را دگرگون کند . در این روش برای برنامه ریزی ذهن نیمه خودآگاه خود، از بحث خود مثبت یا عبارات مثبت استفاده میکنیم . دستوراتی که قادر هستند از قسمت خودآگاه مغز به قسمت نیمه خودآگاه مغز منتقل شوند .
باید گفت ، تاکیدات مثبت در واقع عباراتی هستند که شما آنها را چه با صدای بلند ادا کنید و چه با تمام احساس در خود زمزمه کنید ، این عبارات به عنوان دستورالعمل اجرایی جدید به قسمت نیمه هوشیار مغز شما میزان تقابل میابید . پس شروع به تکرار این تاکیدات مثبت بصورت مکرر کنید .
من در مدیریت زمان فوقالعاده عالی هستم . من در مدیریت زمان فوقالعاده عالی هستم
هر حکم مثبت که بصورت دوباره و دوباره ، با یک ایمان ، پذیرش و باور قلبی تکرار شود در نهایت از طرف ذهن نیمه هوشیار شما پذیرفته میشود . تاکید مورد علاقه من در زمینه مدیریت زمان این است :
من از زمانم به نحو احسنت استفاده میکنم . من از زمانم بطور احسنت استفاده میکنم .
بعد از این مرحله ، شما کم کم در خواهید یافت که برنامه ریزی های درونی شما ، بازتابی از رفتارهای بیرونی شماست و به این نحو ، تعادل زندگی کاری تان و کیفیت زندگیتان بهبود پیدا خواهید کرد .
از تصویر سازی ذهنی در جهت برنامه ریزی برای ذهن نیمه خود آگاه خود استفاده کنید
دومین تکنیک در جهت برنامه ریزی برای قسمت نیمه خودآگاه مغز ، استفاده از تجسم فکری یا تصویر سازی فکریست . معمولا ، تصاویر ذهنی خیلی زود در قسمت نیمه خودآگاه مغز شما نفوذ میکنند . در روانشناسی خویشتن شناسی نیز ، تصوری که شما از خود دارید ؛ در واقع همان شخصی است که شما با تاکیدات مثبت خود از خودتان ساخته اید .
پس چه نیکویی که همیشه خودتان را فردی با انضباط ، با کفایت و تاثیر گذار در مدیریت زمان تصور کنید . سعی کنید خاطرات و تصاویری از خودتان را که در کاری بهترین بوده اید را برای خود یادآوری کنید . بهتر است به زمانهایی بیاندیشید که شما در آن لحظات ، اگرچه با میزان زیادی از مشغله و کار روبرو بوده اید ولی به طرز خیلی موثر و کارآمد ظاهر شدید . سعی کنید هر چه بیشتر تصویری مثبت از خویشتن خویش ، در ذهن خود بسازید .
استراحت و تفکر کنید
سوتین تکنیک بسیار راحت و ساده است . تنها کافیست که شما در مکانی ساکت و دنج بنشینید یا لم دهید و اندکی با خود تنها باشید و در خلال تاکیدات مثبت ، خودتان را تصور کنید که در حال انجام یک تجربه جدید و مهم مثل ، جلسه ، کنفرانس ، مذاکره و یا حتی یک قرار ملاقات کاری هستید که کیفیت زندگیتان را تحت تاثیر قرار میدهد .
همانطور که بطور راحت نشسته آید، تصویری از آینده در ذهن خود مجسم کنید و آن را از هر جنبه بررسی کنید . خود را به عنوان فردی آرام ، مثبت و شاد کنترل کنید . خود را در
موقعیتی تصور کنید که افراد دیگر دقیقا چیزی را میگویند و انجام میدهند که شما میخواهید .
جا دارد ، در اینجا یک مدیتیشن ساده که دوستم Jack canfield از آن استفاده میکند را بیان کنم و بسیار متفاوت است .
* مکانی ساکت پیدا کنید و چشم هایتان را ببندید و روی کم کردن سرعت نفس کشیدن خود تمرکز کنید
* کلمات و عبارات نشاط بخش را تکرار کنید
* با حالت سکوت شروع به حرکت کنید
* خودتان را با هاله ای از نور که شما را فراگرفته است ، تصور کنید
خودتان را تصور کنید که در مدیریت زمان ، عالی هستید
چهارمین تکنیک این است که ، خودتان را در حالی که در مدیریت زمان عالی هستید تصور کنید . تصور کنید شما برای نقشی در یک فیلم یا تیاتر انتخاب شده اید ، در این نقش شما قرار است قسمتی از از زندگی شخصی را به نمایش درآورید که در هر جنبه از زندگی اش ، فوق العاده منظم است . همانطور که شما در زندگی شخصی خود هستید ، تصور کنید که شما بازیگری هستید که در حال بازی کردن آن قسمت از زندگی خود هستید و تاکنون در مدیریت زمان در زندگی خود ، بسیار خوب عمل کرده اید . طوری نقش بازی کنید که گویی در استفاده از زمان خود بصورت کارآمد و عالی بوده آید.
وانمود کنید که شما در مدیریت زمان و بهره وری شخصی یک متخصص هستید .این کار در نهایت به این نتیجه می انجامد که عمل شما که بطور مستقیم تحت کنترل شماست ، طرز فکر و باور شما را به قسمت نیمه خودآگاه مغز شما سوق میدهد . به زبان ساده تر ، شما باید نقشی را جعل یا تقلید کنید تا بتوانید آن را بطور واقعی انجام دهید .
میخواهم مطلبی را با شما به اشتراک بگذارم :
مدیریت زمان واقعی ، در واقع منبعی از انرژی و نگرش ذهنی مثبت است
آدرس صفحه مرجع به انگلیسی
http://www.briantracy.com/blog/time-management/quality-of-life-work-life-balance-positive-affirmations
درباره محتوای مطلب نظری ندارم فقط خواستم تذکر بدهم که یکی دو بار از کلمه "احسنت" به روش نادرست استفاده کرده اید مانند : من از زمانم به نحو احسنت استفاده میکنم. به جای آن باید از کلمه احسن استفاده کرد که به معنی بهترین یا نیکوترین است. در حالی که معنی کلمه احسنت همان آفرین فارسی است. با احترام
تشکر از دقت و نکته سنجی شما
ممنون از همراهیتون
به نظر من انجام چنین تکنیکی اگرچه کار راحتی نیست ولی فوت کوزه گری مدیریت زمان همین است.
واقعا عالی بود ، ممنون