40 درصد تخفیف برای همه محصولات با کد تخفیف: off40

چگونه بتوانیم دیگران را به راحتی ببخشیم ؟(۱ )

در اصل ؛ بخشیدن دیگران برای تعالی روح خودمان است . اگر بیشتر فکر کنید در میابید که ، یک تجربه بد ، هر چند دردناک که ممکن است از کسی در دل داشته باشید ، آنقدر هم ارزش آن را ندارد که به همراه دیگر افکار و احساسات با خود به دوش بکشید . اگر به خود اجازه دهید که افکاری همانند خشم ، عصبانیت و کینه فضای ذهن شما را اشغال کند ، خواهید دید که انرژی شما به ندرت تحلیل میرود و قدرت اختیار از شما سلب میشود . در عوض ، اگر شما قدرت آزاد کردن آنها را از خود داشته باشید ، مطمینا آرامش وجود شما را پر خواهد کرد .
در ادامه ۱۵ قدم در جهت تغییر رفتار به شما معرفی میکنیم که میتوانید از طریق آنها کسی را که ضرر روحی یا جسمی به شما وارد کرده را به راحتی ببخشید .

 

مقالات موفقیت

چگونه بتوانیم دیگران را به راحتی ببخشیم

قدم اول : نقش دوم خود را بازی کنید

گذشته دردناک و همه آسیب های وارده ، در دنیای فیزیکی دوام زیادی نخواهد داشت پس به آنها اجازه ندهید که در ذهن شما بمانند و لحظات کنونی زندگی شما را آلوده کنند . زندگی همانند یک بازی تئاتر با نقش های گوناگون است . شخصیت هایی که وارد کالبد وجودی شما میشوند برخی نفش های کوتاه هستند و برخی بلند . بعضی از آنها نقش یک انسان بد ذات است و برخی دیگر یک انسان خوب . اما چیزی که مسلم است این است که برای برپا شدن یک بازی وجود هر دو نقش ضروری است . پس با آغوش باز به استقبال هر دو نقش بروید و همیشه نقش دوم شخصیت خود را بازی کنید .

قدم دوم : با خویشتن خویش همیشه در ارتباط باشید

با خود عهدی ببندید که حتی در سخت ترین شرایط هم ، ارتباط خود را با درون خود قطع نکنید . فقط در این صورت است که بدن شما به شکل هماهنگ میتواند عمل کند . ناراحتی که بر شما وارد شده را به خداوند واگذار کنید و به روح تان اجازه دهید که کالبد تان برگردد . وقتی خود فیزیکی ( بدن ) را با خود معنوی ( روح ) تان درهم بیامیزید شروع به آزاد کردن انرژی بالایی از عشق و نور میکند . به هر کجا که قدم بگذارید به راحتی میتوان هماهنگی یا عدم هماهنگی روح و جسمتان را از ظاهرتان نمایان است .

همانطور که St.Francis در خط ابتدایی شعر مشهورش میآورد : ” وسیله ای برای آرامش باشید “

 

قدم سوم : هیچ گاه با حالت عصبانیت به خواب نروید

لحظات قبل از خواب را میتوان زمان طلایی دانست که افکار ما بطور مستقیم روی ضمیر ناخودآگاه ما تاثیر میگذارد . پس توصیه میشود از این زمان برای مرور مسایل ناراحت که در طول روز برای شما اتفاق افتاده ؛ استفاده نکنید . در عوض ترجیح میدهم که در این زمان به خودم به عنوان یک مخلوق خدایی فکر کنم . من باور دارم که خواب روی اندیشه بیداری من تاثیر دارد ، پس با خود تکرار میکنم که من هستم ، من دارای آرامشم ، من از زندگی راضی هستم ، من عاشق هستم ، من چیزهایی را جذب خواهم کرد که متناسب با بهترین ایده آل های من هستند .
_ این شیوه یک استراتژی شبانه برای من است . قبلا وسوسه ای درونی من را به سمتی سوق میداد که یک ترس ناخوشایند را در ذهن خود مرور کنم . این موضوع برای من اثبات شده که ، من هر ذهنیتی نسبت به خودم داشته باشم آن ذهنیت در وجود من ثبت میشود . پس من این فرصت را به خودم میدهم که هنگام خواب در مورد بیشتر برنامه ریزی کنم تا وقتی روز بعد از خواب بیدار میشوم یک انسان توانمند و آزاد باشم .
” خواب انسان تحت تاثیر ضمیر ناخودآگاه است و ضمیر ناخودآگاه تحت تاثیر تصور آسان از خودش است ” Newville Gordon

قدم چهارم : به جای تمرکز بر اعمال دیگران ، روی احساس درونی خود متمرکز شوید

هر زمان که به خاطر عمل دیگری که در حق شما روا شده ناراحت هستید این نکته را به ذهن بسپارید که شما تنها مسیول احساسات درونی خود میباشد که آنها را باید به بهترین شیوه مدیریت کنید . به خود این فرصت را دهید که انرژی خود را صرف احساساتتان کنید . اجازه دهید که شرایط پیش آمده تنها به منزله تجربه ای برای رفتار اینده شما باشد و بخاطر احساسی که در حال حاضر به شما دست داده کسی را سرزنش نکنید . همچنین خودتان را نیز نباید سرزنش کنید ! این موقعیت بوجود آمده را تجربه ای بدانید برای اینکه به خود بفهمانید که هیچ کس قدرت سلب آرامش از شما ندارد مگر اینکه خودتان مجوز آن را دهید و البته شما هیچ تمایلی برای سپردن این اختیار به کسی ندارید .
_* به خودتان این حق را بدهید که بدون اینکه احساسات خود را اشتباه تلقی کنید ویا نیاز به آزاد کردن آنها داشته باشید ، فقط آنها را تجربه و درک کنید . به این شیوه شما به خود محوری میرسید . فقط این نکته حایز اهمیت است که اصلا سعی نکنید دیگران را سرزنش کنید و یا به جای درک خودتان انرژی خود را صرف فهمیدن دیگران قرار دهید . تنها بر احساسات خود ارزش قایل باشید و سعی در فهم آنها داشته باشید .
_ *وقتی مطمین باشید که برای واکنش نشان دادن به هر چیز و هر کسی حق انتخاب دارید، بهتر میتوانید خودتان را رقص زندگی هماهنگ کنید . با تغییر روش برخورد خویش ، خود شما هستید که تعیین میکنید که دیگران چه اثری بر شما داشته باشند و تنها در این صورت است که دنیایی روشن با پتانسیل های نامحدود میتوانید برای خود رقم بزنید . در نهایت خیلی زود میتوانید دیگران را ببخشید و از هر چیزی به راحتی بگذرید .

قدم پنجم : از تعیین تکلیف برای دیگران بپرهیزید

از اینکه به دیگران بگویید چگونه فکر کنند و عمل کنید اجتناب کنید چون هر کسی برای اعمال خود حق انتخاب دارد . بدانید که شما مسیول و صاحب هیچ یک از افراد خانواده خود نیستید .
به قول شعر خلیل جبران : ” بچه های شما ، فرزندان شما نیستند بلکه پسران و دختران روزگار هستند که از شما زاده نشده اند بلکه از روزگار گذشته شما زاده شده اند “
_ در حقیقت ، ناملایمات و تیرگی ها همیشه در هر رابطه ای وجود دارد ، پس نباید زیاد بر آن تمرکز کرد . سعی کن بیشتر از اینکه حرف بزنی ، گوش کنی . زمانی که درصدد قضاوت کسی هستی ابتدا به خود نگاهی بنداز و ببین خود در کجا نیاز به قضاوت داری . وقتی حس مالکیت که نسبت به دیگران داری را با اجازه گرفتن از آنها برای بیان نقطه نظرت ، جایگزین کردی ، آن وقت حقیقت آشکار تابو را در خواهی یافت . از آن به بعد شما شاهد تغییر رفتار دیگران با خودتان خواهید شد که قبلا به شیوه ای دیگر با شما برخورد میکردند .

 

قدم ششم : همانند آب جاری باش

به جای تلاش برای اینکه بتوانیم با قدرت خود بر دیگران مسلط شوی ، همانند آب مسیر را برای خود باز کن و حرکت کن . در واقع عقاید مختلف تو و کج فهمی ها همانند لبه های تیز رودخانه هستند که تو با مدارا کردن باید آن لبه ها را صاف و هموار کنی ، درست همانند آب روان .به جای دستور دادن و سخن گفتن سعی کن بیشتر گوش فرا دهید و وقتی کسی در مورد موضوعی نظرش برای تو عنوان کرد از این جمله استفاده کن ” من قبلا به این موضوع فکر نکرده بودم ، ممنونم ، بهش فکر میکنم ” .
” زمانی که به جای مشاجره تصمیم گرفتی همانند آب روان ، نرم و باادب و متین باشی تو یک بخشنده ای .”
از خود تصویری همانند آب در ذهن داشته باش ، با همه خصوصیات آب . اجازه بده خود ِ نرم و روان تو وارد مکان هایی شود که قبلا به خاطر سخت بودن و خشن بودن تو ، حق ورود به آنجا را نداشتی . وقتی با نرمی جریان پیدا کردی میتوانی به زندگی کسانی که با تو احساس سرسختی میکردند وارد شوید. وقتی توانستی به خود درونی و خصوصی دیگران وارد شوی خود را تجسم کن . مشاهده کن که تصور آنها از تو چیست . آن تصویر را در ذهن خودت به عنوان دنباله رو آب روان نگه دار . سرانجام خواهید دید که روابط شما چگونه تغییر خواهد کرد .

قدم هفتم : مسئول سهم خود باش

سرزنش نکردن دیگران به این معناست که هرگز مسیولیت احساسی که به ما دست میدهد را به گردن شخص دیگری نیندازیم . به این معنا که شما به جرات میگویید ” شاید ندانم که چرا این احساس به من دست داد ، که چرا دچار این بیماری شدم ، چرا قربانی این مشکل شدم ، چرا این تصادف را کردم ؛ اما میخواهم بگویم که من بدون هیچ تقصیری صاحب این خطا هستم . این اشتباه جزیی از زندگی من است و آن را میپذیرم و مسیول آن هستم .
وقتی وقتی مسیولیت احساساتی که به شما دست میدهد را تقبل میکنید حداقل فایده آن ، این است که شانس این را پیدا میکنید که برای رفع آن چاره ای بیاندیشید و هر چه زودتر از آن خلاص شوید . برای مثال ، وقتی شما مسیول انجام کاری هستید ولی در همان لحظه دچار سردرد میگرنی یا احساس ناخوشایند شده اید بهتر است بعد از برطرف شدن آن سردرد آن مسیولیت را به انجام برسانید و یا اگر کسی یا چیزی را مسیول آن احساس ناخوشایند میدانید بهتر است ابتدا باید منتظر بمانید تا آن احساس در شما تغییر کند و صلح و آرامش در شما غالب شود بعد آن کار را انجام دهید .

این مقاله ادامه دارد

 

[irp]

دیدگاه‌ها 1

سبد خرید