آمریکایی ها چگونه به خوردن اعضا و جوارح حیوانات روی آوردند؟

از وبلاگ افراد موفق چه خبر؟

این مطلب از وبلاگ برایان تریسی ترجمه شده است.

بسیاری از مردم در مورد آخرین پستم که در مورد جنگ جهانی دوم بود اطلاعات بیشتری میخواستند و سوال پرسیده بودند که چه زمانی مردم آمریکا به خوردن اعضا و جوارح احشام روی آوردند؟
در اینجا این مطلب را که اتفاقا سوژه کتاب آینده ام هم هست ، شرح خواهم داد .

در اوایل دهه ۴۰ میلادی، دولت ایالت متحده آمریکا شروع به فرستادن ذخایر عظیمی از گوشت به کشورهای اروپایی کرد تا بتواند سربازان آنها را در جنگ جهانی دوم از نظر غذایی حمایت کند . بعد از بازگشت ، منابع گوشتی آن کشور رو به کاهش رفت در حالی ایالت متحده در اواخر سال ۱۹۴۱ وارد جنگ شده بود و رستورانها ی نیویورک از گوشت اسب برای تهیه همبرگر استفاده میکردند و همچنین برای گوشت پرندگان هم بازار سیاه بوجود آمده بود .مقامات فدرال در مورد طولانی شدن جنگ که به دنبال آن ، نیاز به پروتئین افزایش میافت ، اظهار نگرانی کرد .رییس جمهور سابق به نام. Harbert Hoover طی بیانیه ای در سال ۱۹۴۳ به دولت آمریکا نوشت ” این مشکل در ایالت متحده هر روز بزرگتر خواهد شد و در طی جنگ نیز ادامه پیدا خواهد کرد . زمین های کشاورزی ما دیگر گنجایش تغذیه دام و حیوانات را ندارد و به علاوه، ما باید منابع غذایی موجود را به بریتانیا و روسیه بفرستیم . گوشت و چربی به اندازه مهمات مثل تانک و هواپیما در این جنگ ضروری شده اند .

آمریکایی ها چگونه به خوردن اعضا و جوارح حیوانات روی آوردند

در همین راستا ، وزارت دفاع آن کشور ده ها نوآموز در زمینه جامعه شناسی ، روان شناسی و انسان شناسی بکار گرفت مثل Margaret Mead و Kurt Lewin که از نفرات برگزیده دانشگاهی بودند . آنها موظف شدند تا دستورالعملی ارایه دهند تا بتوان با کمک آن مردم آمریکا را متقاعد به خوردن امعاء و احشاء (اعضا و جوارح ) حیوانات کرد . آنها به سراغ زنان خانه دار رفته و از آنها خواستند که در برنامه غذایی خود به جای گوشت از پروتئین غنی موجود در جگر ، قلب ، کلیه ، سیرابی و روده ها استفاده کنند . این اعضا درست همان هایی بودند که بعد از خارج کردن گوشت کمر خوک برای تهیه استیک ، دور ریخته می‌شدند.

 

در آن زمان ، خوردن اندام حیوانات خیلی مرسوم نبود بطوری که یک زن از طبقه متوسط جامعه ، در سال ۱۹۴۱ قبل از آنکه بتواند خود را متقاعد به خوردن آن اندام ها کند از دنیا رفت . با بوجود آمدن این شرایط ، کمیته عادات غذایی در سال ۱۹۴۱ هدف سیستماتیک برای خود تعیین کرد که بتواند سدهای فرهنگی که مانع خوردن اعضا و جوارح حیوانات توسط آمریکایی ها می‌شود را شناسایی و برطرف کند . در آن زمینه بیشتر از ۲۰۰ تحقیق انجام شد که نتیجه مشترک همه آنها این بود که رژیم غذایی مردم باید تغییر کند و غذاهایی عجیب و غریب باید به غذاهای آشنا و ملموس تبدیل شود . به عبارت دیگر باید آن اعضا و جوارح حیوانات را با پوششی آشنا و معمولی استتار میکردند . به همین منظور ، زنان خانه دار برای متقاعد کردن اعضای خانواده به خوردن جگر و کلیه باید آن اعضا و جوارح را از نظر ظاهری شبیه غذاهای معمولی که هر روز سر میز غذا قرار میدادند پخت می‌کردند ، مزه دار میکردند ، بودار میکردند و در نهایت سرو میکردند . برای مثال ، در سال ۱۹۲۳ برای تغذیه نیروهای جنگ ، شروع به توزیع کلم به سربازان کردند اما این اقدام آنها موفقیت آمیز نبود و سربازان از خوردن آن کلم ها اجتناب کردند .

 

آمریکایی ها چگونه به خوردن اعضا و جوارح حیوانات روی آوردند

تا اینکه آشپزخانه سربازخانه ها شروع به خرد کردن و جوشاندن آن کلم ها کرد تا ظاهر آن شبیه دیگر سبزیجات موجود در سینی سربازان شود . پس از آن سربازان بدون هیچ شکایتی شروع به خوردن آنها کردند . در واقع ، زمانی که غذای جدید سربازان شبیه به تجربه های قبلی آنها شد و در یک روش مشابه سرو شد ، آنها بیش از پیش اقدام به خوردن آن کردند چه آن غذا آشنا بود چه نبود . از این رو ، کمیته عادات غذایی نیز ، عنوان کرد که رژیم غذایی مردم آمریکا نیز باید ملموس و خودمانی شود . خیلی زود از طرف حکومت پیام هایی به زنان خانه دار فرستاده شد مبنی بر اینکه ” شوهرانتان را به خوردن استیک و کلوچه گوشت تشویق کنید ” . در همین راستا ، قصاب ها نیز شروع به اطلاع رسانی مردم کردند که چطور میتوان از جگر ، میت لیف (گوشت قالبی ) درست کرد .
چند سال بعد ، جنگ جهانی دوم به اتمام رسید و کمیته عادات غذایی تعطیل شد ولی اعضا و جوارح حیوانات به طور کامل در سبد غذایی مردم آمریکا گنجانده شد . طی تحقیقی مشخص شد که مصرف مواد زاید در طول جنگ ۳۳ درصد افزایش یافت و این در حالی است که تا قبل از سال ۱۹۵۵ این میزان به ۵۰ درصد نیز رسید . از آن زمان به بعد ، کلیه جز مهره های اصلی شام آمریکایی ها شد و جگر نیز در موقعیت های خاصی سرو میشد .
از آن زمان تاکنون ، ایالت متحده درصدد بهبود این الگوی غذایی شد .برای مثال کمپین Five A Day مردم را تشویق میکند که در هرم غذایی خود پنج نوع میوه و سبزی و شیر و پنیر کم چرب بگنجانند ولی هیچ کس این موارد را رعایت نکرد . در واقع هیچ کس حاضر نشد عادات غذایی خود را با توصیه های آن کمپین هماهنگ کند و در نهایت آن کمپین تعطیل شد .
میتوان گفت در طول تاریخ غذایی آمریکا، تنها جنبشی که سبب یک تغییر پایدار شد همان جنبش اعضا و جوارح در سال ۱۹۴۰ بود

 

دیدگاه‌ها 0