۹ تفاوت بسیار برجسته میان رویا پردازان و کسانی که عمل گرا هستند

فکر اینکه رویاهایتان را دنبال کنید بسیار جذاب است. همه ما از زمانی که به این دنیا پا گذاشتیم مدام برای دنبال کردن رویاهایمان انگیزه گرفته ایم. ما از مربیان مان، کتاب ها و فیلم ها شنیده ایم که باید مقدس ترین رویاهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم.

اما با این حال تعداد بسیار کمی از ما به دنبال رویاهایمان می رویم. پس از دبیرستان و دانشگاه، ما به خاطر درآمدی معمولی دست از رویاهایمان می کشیم. ما ترجیح می دهیم از درآمدی برخوردار باشیم که صورت حساب هایمان را بپردازد و کمک کند از پس مخارجمان برآییم تا اینکه از نقطه آسایش خود قدم به بیرون بگذاریم و زندگی را که برایمان ممکن است بسازیم.

 

۹ تفاوت بسیار برجسته میان  رویا پردازان و کسانی که عمل گرا هستند

زندگی کردن رویایتان کار ساده ای نیست. در واقع، در مسیر دست یابی به رویایم، رابطه های بسیار، شغلی پردرآمد، ازدواجم، یک خانه، دوستان بسیار، و خانواده ام را از دست داده ام. در مسیر دست یابی به رویای نویسندگی، من دست از اوقات فراغتم، تعطیلات آخر هفته، و زندگی اجتماعی ام کشیده ام. در طی چند سال گذشته، کیبورد رایانه ام الهام بخش من و صفحه آن آموزگارم بوده است. ویراستارانی که با آن ها کار می کنم راهنمایان من و مخاطبانم مشوقان من بوده اند.

در حالی که همه می توانند به دنبال رویاهایشان بروند، همه این کار را انجام نمی دهند. ما کسانی را که بدون انجام هیچ کاری فقط در ذهن شان رویا می پرورانند “رویاپرداز” می نامیم. و کسانی را که در راه دست یابی به رویاهایشان دست به عمل می زنند “اهل عمل” می نامیم.

در اینجا ۹ تفاوت میان “رویاپردازان” و کسانی که “اهل عمل” هستند ذکر شده است:

 

 

رویاپردازان حرف می زنند و اهل عمل دست به کار می شوند

از یک رویاپرداز درباره رویایش سؤال کنید و ببینید او چگونه به توصیف باشکوه ترین و الهام بخش ترین تصویر قابل تصور می پردازد. آن ها در رابطه با تمام جنبه های امکان پذیر آینده حرف خواهند زد. از طرف دیگر کسی که اهل عمل باشد کم حرف می زند و بیشتر عمل می کند. او حرف زدن را فدای عمل کردن می کند. آن ها زود بیدار می شوند، تا دیروقت کار می کنند، از تعطیلات آخر هفته شان می گذرند و در مواجهه با شکست دست از کار نمی کشند.

 

رویاپردازان کارها را به عقب می اندازند و اهل عمل دست به کار می شوند

رویاپردازان اجازه خواهند داد موانع حواس شان را پرت کرده و کارشان را به تعویق اندازد. آن ها دلایل بسیاری پیدا می کنند که نشان دهد چرا امروز نمی توانند کاری را شروع کنند. اما اهل عمل حتی قبل از اینکه آماده باشند شروع به کار می کنند. اگر آن ها نتوانند فوراً شروع به کار کنند، آماده خواهند شد، منابع شان را جمع آوری کرده، مشاورانی پیدا می کنند و به این فکر می کنند که چه چیز لازم است تا شروع به کار کنند.

“یک رویا با جادو تبدیل به واقعیت نمی شود. این کار نیازمند عرق ریختن، اراده و کار سخت است.” – کالین پاول

 

رویاپردازان مدام مشغول حدس و گمان هستند، در حالی که اهل عمل دست به آزمون و خطا می زنند

رویاپردازان به تصور تمام جنبه های مثبت و منفی یک موقعیت می پردازند. آن ها در رابطه با اینکه چه چیزهایی امکان پذیر است به نظریه پردازی و فلسفه بافی می پردازند. آن ها برای موقعیت هایی که ممکن است پیش بیاید برنامه ریزی می کنند. در حالی که کمی برنامه ریزی خوب است، عمل و آزمایش بهتر است. زمانی که شما کاری را انجام می دهید، خواهید فهمید که چه چیز جواب می دهد و چه چیز نتیجه ای در بر ندارد. وقتی چیزی که بر روی آن کار می کنید با شکست رو به رو می شود، شما فرصت آن را دارید که آن را بهبود ببخشید. کسانی که اهل عمل هستند به تلاش خود ادامه می دهند، شکست می خورند و دوباره تلاش می کنند تا به نتیجه برسند.

 

رویاپردازان بهانه می آورند در حالی که اهل عمل دست به کار می شوند

اگر چیزی مطابق میل رویاپردازان روی ندهد، آن ها به سرزنش کردن پرداخته و کارشان را به تأخیر می اندازند. آن ها دلایلی برای عدم نتیجه بخش بودن ایده هایشان پیدا می کنند. آن ها بهانه هایی پیدا می کنند مبنی بر اینکه چرا نمی توانند ادامه دهند و چرا این تقصیر شخص دیگری است. از طرف دیگر، کسی که اهل عمل باشد، راه حل گراست. آن ها مدام به دنبال حل مشکلات، پیدا کردن راه حل های جدید و رویکرد خلاقانه برای مشکلات پیش رو می گردند. آن ها به جای اینکه اجازه دهند بهانه ها آن ها را فلج کنند، عمل را انتخاب می کنند، حتی اگر دامنه آن خیلی کوچک باشد.

 

رویاپردازان به صدای ترس گوش فرا می دهند، اهل عمل در دل ترس کار می کنند

ترس طبیعی است و همه با آن رو به رو خواهند شد. زمانی سر و کله ترس پیدا می شود که شما در حال انجام کاری خارق العاده هستید یا از نقطه آرامش تان خارج شده اید. رویاپردازان به ترس فکر می کنند و به آن اجازه می دهند آن ها را فلج کند. از طرف دیگر، اهل عمل، راه هایی پیدا می کنند که حد و مرز ترس را تغییر دهند. آن ها نیز با ترس رو به رو می شوند اما قادرند دست در دست آن به جلو حرکت کنند. سؤالی که می پرسند این است “بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست” و می دانند که بدترین اتفاق رخ نخواهد داد و آن ها به هر حال به پیش خواهند رفت. آن ها می دانند که غلبه بر یک سری مشکلات آن ها را در جایگاهی قرار خواهد داد که سری بعدی از آن ها را بهتر مدیریت کنند.

 

رویاپردازان بر مقصد تمرکز می کنند، اهل عمل بر مسیر

اگر بدون اینکه اقدامی بکنید فقط در فکر رسیدن به یک مقصد یا یک رویا هستید، موفق نخواهید شد. رویاپردازان دوست دارند به تصور مقصد بپردازند، که البته کار مهمی است، اما آن ها هیچ گام اضافه تری برنمی دارند. اهل عمل رویاهایشان را با عمل تکمیل می کنند. آن ها در واقع باور دارند که رویایشان به جای آینده همین امروز زنده است، بنابراین هر روز آن ها بر رسیدن به جایی که آرزویش را دارند تمرکز می کنند.

 

رویاپردازان رویاهایشان را با هم مقایسه می کنند، اهل عمل رویاهایشان را می سازند

رویاپردازان به رویاهایشان فکر خواهند کرد و سپس خودشان را با کسانی که به آن رویاها دست یافته اند مقایسه خواهند کرد. آن ها خودشان را با اطرافیانشان مقایسه می کنند. آن ها خودشان را با کسانی که تلاش کرده اند و در دست یابی به رویایشان شکست خوردند مقایسه میکنند. اهل عمل کمتر وارد این بازی می شوند. آن ها به سادگی هر روز بدون توجه به اینکه دیگران چه کاری انجام داده اند بر ساختن رویایشان کار می کنند. نگاه آن ها به دیگران برای آموختن و راهنمایی است نه برای مقایسه.

 

شکست رویاپردازان را متوقف می کند، در حالی که اهل عمل از آن الهام می گیرند

رویاپردازان یکبار شکست می خورند و برای همیشه دست از رویایشان می کشند. اهل عمل شکست را به چشم راهی برای بهتر شدن می نگرند. رویاپردازان باور خواهند داشت که شکست نشانه ای است برای توقف کردن. برای اهل عمل شکست نشانه ای است برای سخت تر کار کردن. اهل عمل می دانند که هر چه بیشتر شکست بخورند، به موفقیت نزدیک تر خواهند شد.

 

رویاپردازان توقف می کنند، اهل عمل به رفتن ادامه می دهند

در همین راستا، رویاپردازن پس از برخورد با موانع و شکست ها توقف می کنند. اگر شما به اندازه کافی به رویاهایتان باور نداشته باشید، به سادگی از آن ها دست خواهید کشید. اگر برای دست یابی به آن ها تلاش و انرژی کافی نگذارید، انگیزه کمی برای ادامه راه خواهید  داشت. اما اهل عمل انعطاف زیادی دارند. آن ها نمی خواهند شکست بخورند و تلاش هایشان به هدر برود، بنابراین به پیشروی خود ادامه می دهند. آن ها می دانند که هر مانع به آن ها کمک خواهد کرد به مقصد نزدیک تر شوند.

دیدگاه‌ها 5

    آزاده

    مطالب متنی تون خیلی خوبه.تبریک میگم. دو مورد از نمونه های اولیه کتابها رو شنیدم اجرای گویندگان خوبه و این مخصوصا برای کتابهای موفقیت خیلی لازمه.