به هر حال گریز ناپذیر است. آن حس سردرگمی را می گویم که در بدترین لحظات تمام وجودتان را فرا می گیرد. یک عالمه کار بر سرتان ریخته، مدام پول هزینه می کنید، کسی چندان کمکی نمی کند، و انتظارات بیش از حد دیگران کاری می کند که سرتان گیج رفته و حالتان به هم بخورد.
من مطمئن نیستم که تا به حال کارآفرینی را ندیده باشم که این احساس درماندگی را به هر حال تجربه نکرده باشد.
مسئله این نیست که چطور با این حس فلج کننده کنار بیاییم بلکه این است که چگونه هر چه سریع تر تمرکز کنید و به کارتان بازگردید.
شما احتمالاً این توصیه پیش پا افتاده را بارها شنیده اید. بیشتر بخوابید. ورزش کنید. مراقبه یا تمرکز کنید. میوه و سبزیجات بخورید. استراحتی بکنید. از دیگران مشورت بخواهید.
در اینجا ۷ راه برای کمک به کارآفریننان وجود دارد:
دلیل تان را بر روی کاغذ بنویسید
دن شاپیرو، مدیر عامل و یکی از مؤسسان گلو فورج، همیشه جلسات هیئت رئیسه اش را با بلند خواندن اهداف شرکت با صدای رسا شروع می کند. او می گوید این کار در ابتدا سرمایه گذارانش را آزرده می کرد، اما آن ها به تدریج به ستایش یادآوری مداوم اهداف شرکت پرداختند. باید مرتباً به آن ها یادآوری می شد. شما هم همین طور هستید.
نکته کلیدی نوشتن هدف و قرار دادن آن در مکان های مختلف است. از کارت های کوچک یادداشت برداری استفاده کنید و آن ها را بر روی رایانه تان، آینه حمام، داخل یخچال، و یا داخل داشبورد ماشین تان بچسبانید. شما شگفت زده خواهید شد وقتی ببینید با راهکاری اینچنین عینی می توانید ذهن تان را بر روی هدف تان متمرکز نگه دارید.
“دو روز بسیار مهم در زندگی هر شخص وجود دارد – روزی که به دنیا می آییم و روزی که کشف می کنیم چرا به دنیا آمده ایم.” – ویلیام بارکلی
حواس پرتی های پنهان تان را دور بریزید
حواس پرتی ها انرژی ما را می دزدند. آن ها همچون وسایل خون آشامی هستند که همیشه به برق متصل اند و قبض های سنگین روی دست تان می گذارند.
کتاب هایی را که روی هم انبار کرده اید، زباله هایتان را، و کاغذهای بی اهمیت تکه پاره را دور بریزید. زنگ ساعت، صدای دریافت ایمیل، پیام های نرم افزارهای موبایل تان، فیس بوک، و صداهای الکترونیکی بی پایان که محرک های استرس زا را چندین برابر می کنند قطع کنید.
فقط از شر هر چیز بی مصرفی که اطرافتان را گرفته خلاص شوید و ببینید چقدر زود احساس خیلی بهتری خواهید داشت.
درخت افرادی حاضر در زندگی تان را حرص کنید
ما همه آن را داریم. کسانی در زندگی شما هستند که بیشتر از آنچه به شما بدهند از شما می گیرند. ممکن است آن ها دوست، یک خویشاوند، عضوی از خانواده و یا حتی یک کارمند باشند که هر وقت شما صدایشان را می شنوید یا شماره شان را بر روی تلفن تان می بینید احساس بسیار بدی پیدا می کنید.
موقتاً این افراد را از زندگی تان حذف کنید. به آن ها اطلاع دهید که دو تا سه هفته آینده گرفتار هستید و آن ها نمی توانند برای دیدار یا حرف زدن به شما دسترسی داشته باشند. دعوت به قهوه، قرار ناهار، یا چت با اسکایپ را رد کنید. این افراد را به آن اندازه که بتوانید دوباره تعادل تان را به دست آورید از زندگی تان حذف کنید.
چمدان کهنه ذهن تان را دور بیاندازید
خیلی شنیده اید که می گویند زمانی که احساس اضطراب یا سردرگمی می کنید “با کسی حرف بزنید”، اما این به هیچ وجه برای کارآفریننان کارایی ندارد. آنچه شما لازم دارید این است که کمک کنید برخی چیزها را از ذهن تان بیرون کنید. به عنوان یک کارآفرین شما چیزهای بی مصرف زیادی در سرتان انباشته می کنید همچون ایده های جدید، کسانی که باید با آن ها ملاقات کنید، کارهایی که باید به انجام برسانید، تحقیقی که باید انجام دهید و غیره.
کسی را پیدا کنید که فقط در دو جلسه نیم ساعته به شما کمک کند. آن ها از شما سؤال می پرسند. آن ها پاسخ هایتان را بر روی یک تابلو یادداشت می کنند. سپس از آن عکس می گیرند و آن را روی نرم افزاری در گوشی تان می ریزند.
انجام این کار به تنهایی سخت است. آنچه شما لازم دارید این است که کسی به شما کمک کند برخی از چیزهای بی مصرفی را که در ذهن تان جمع شده اند پاک کرده و جایی موقتی برای آن ها در بیرون بیابید و اجازه دهید ذهن تان دوباره نیرویش را بازیابد. نتیجه این کار خارق العاده است.
منابع خود را مجدداً متمرکز کنید
کارآفریننان کسانی هستند که دست به عمل می زنند. شما دوست دارید خودتان مراقب کارها باشید. شما فراموش می کنید آنچه در اطراف خود در اختیار دارید را بر روی انجام کارهایی که خودتان دوست ندارید متمرکز کنید. زمانی که مجبورید ساعت ها زمان صرف چیزهایی کنید که لذت بخش نیستند، در واقع در حال چند برابر کردن آوار درماندگی که بر سرتان خراب می شود هستید.
اگر از یک گروه بزرگ برخوردار نیستید، از یک عضو خانواده با یک دوست موقتاً کمک بگیرید. ببینید آیا شریک تان می تواند از پس کارهایی برآید که شما دوست ندارید انجام دهید. در تیم تان کسی را پیدا کنید که برای رشد حرفه ای خود حاضر به انجام کارهایی باشد که شما از آن ها متنفرید. تنها سعی کنید منابعی را که در اختیار دارید مجدداً به شکلی متمرکز کنید که به شما اجازه کار بر روی آنچه دوست دارید را بدهد.
محیط اطرافتان را تغییر دهید
واقعاً نتیجه تغییر محل کارتان حتی اگر تغییر مکان به گوشه ای دیگر از دفترتان باشد بسیار شگفت انگیز است. دیدگاه تان به کل تغییر خواهد کرد. به لابی ساختمان تان بروید. از گوشی موبایلتان بهره برده و چند روزی در یک پارک کار کنید. به پشت بام بروید. چند روزی در کتابخانه عمومی کار کنید. برای جلسه گذاشتن با تیم تان یک تپه، کوه، محلی برای قایق سواری یا حتی یک ساحل ماسه ای را انتخاب کنید.
فقط محیط منحصر به فردی را انتخاب کنید که به آن اندازه ذهن شما را به شیوه ای جدید تحریک کند که به جسم و ذهن شما فرصت استراحت، بازیابی انرژی، و حذف تصاویر و صداهای آشنایی را بدهد که شما در آن ها احساس سردرگمی می کنید.
“من فکر می کنم که مهم است محیط اطرافتان و همچنین خودتان را به وضعیتی مثبت وارد کنید – یعنی اطراف خود را با افراد مثبت پر کنید، نه افرادی که منفی گرا بوده و نسبت به هر کاری که شما می کنید حسادت می کنند.” – هیدی کلام
بر روی پیروزی های کوچک کار کنید
شما از ته دل می خواهید روند پیشرفت تان مشخص باشد. دلتان می خواهد پیشرفت کنید. شما فقط نشانه ای می خواهید که گویای این باشد که شغل تان در مسیر صحیح به پیش می رود. این کار را برای خودتان انجام دهید. برای یک پیروزی کوچک کار کنید. اهداف بزرگ، پیچیده و سردرگم کننده که کنترل تمام افکار خود آگاهتان را در دست دارند فراموش کنید. واقع گرا باشید و انتظاراتتان را به یک پیروزی کوچک در هر هفته کاهش دهید و ببینید که این به ذهن تان خواهد گفت که پیشرفت دارد اتفاق می افتد. هر کدام از این گام های کوچک می تواند سردرگمی شما را که مربوط به کارآفرینی است کاهش دهد.
سارا پناه پور 
مثل همیشه بسیار عالی و آموزنده