چرا خرید و مصرف گرایی به معنای واقعی قاتل موفقیت شما هستند

هر هفته شما احتمالاً به مرکز خرید می روید و وقت آزاد ارزشمندتان را صرف خرید می کنید. جامعه و سیاست سنتی به ما آموخته است که هر چه بیشتر خرید کنیم، و هرچه بیشتر مصرف کنیم، شادتر و موفق تر خواهیم بود. این مفهوم از دور خارج شده است و نیاز به بازبینی دارد.

اجازه دهید مثال خوبی برایتان بیاورم. من اغلب دوست دارم برای خودم یک جفت کفش جدید نایک مخصوص دویدن بخرم. من هیچ وقت واقعاً به آن ها نیاز ندارم اما هر بار بیشتر از آنچه بتوانم بپوشم کفش خریده ام. من درباره این تصمیم ناخودآگاه همیشگی فکر کردم و متوجه شدم که احساس کفش های جدید تنها چند روز باقی می ماند.

 

چرا خرید و مصرف گرایی به معنای واقعی قاتل موفقیت شما هستند

پس از چند روز، احساس خوبی که کفش ها به من می دادند دیگر وجود نداشت. وقتی شما به این سناریو با دقت فکر می کنید مطمئناً شما هم همان نتیجه گیری را خواهید کرد؛ خرید همیشگی چیزهای جدید فقط برای مدت زمان کوتاهی ما را خوشحال می کند اما در دراز مدت چنین نیست.

برای سال ها، من هر آخر هفته بیرون می رفتم و با خودم چیزهایی را می آوردم که جامعه به من می گفت با آن ها موفق تر به نظر می رسم.من صاحب یک ماشین پر زرق و برق، کت و شلوار جدید، ساعتی گران قیمت، ادکلنی خوب بودم و البته باز هم احساس بدبختی بیشتری می کردم.

موفقیت بلند مدت زمانی رخ می دهد که ما احساس رضایت کرده و وقتی که خرید نمی کنیم به هدف زندگی مان برسیم.

در زیر هفت دلیل وجود دارد که من سبب می شود من خرید را قاتل موفقیت به حساب آورم:

خرید حواس شما را از هدفتان پرت میکند

هدف تان در زندگی هر چه که باشد، خرید حواس شما را از دست یابی به آن پرت می کند. خرید جایی را در ذهن شما اشغال می کند که باید به چیزهای مهم اختصاص یابد مثل تغییر جهان با استفاده از نگرش تان.

خرید سبب ایجاد انقباضات کوچک همیشگی در مغزتان شده و شما را از آنچه باید انجام دهید منحرف می کند. فهرست کارهایی که باید انجام دهید از کنترل تان خارج می شود زیرا خرید آنچه را که ذهن تان پراهمیت می یابد به خودش اختصاص می دهد. شما شروع به فکر کردن با خودتان می کنید، “امشب نمی توانم بیرون بروم، قبلاً این لباس را پوشیده ام و به یک جفت کفش جدید نیاز دارم.”

شما به هیچ چیز جدیدی اصلاً احتیاج ندارید.

“شما باید فراموش کنید که دیگران در رابطه با دارایی های شما چه فکر می کنند و به این فکر کنید که چه زمان کمی بر روی این سیاره در اختیارتان است که کاری را به سرانجام برسانید که پس از آنکه دیگر وجود ندارید تا مثل احمق های دیگر فقط خرید کنید دیگران شما را  به خاطر آن به یاد بیاورند”

خرید وقت شما را می گیرد

اگر اجازه دهید زمان تان هدر برود ریشه موفقیتتان خشک خواهد شد. برای دست یابی به اهدافی که در مسیر رضایتمندی شما ارزشمنداند صرف زمان از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر از بیرون نگاه کنید به نظر نمی رسد خرید چندان وقت گیر باشد، اما در واقع هست.

در هنگام خرید شما وقت را صرف امتحان کردن اجناس مختلف (مثل لباس) کرده، خریدهایی که دچار مشکل اند را برمی گردانید، ماشین تان را در پارکینگ های بی انتهای مراکز خرید پارک می کنید، و در مرکز خرید غذا می خورید. شما احتمالاً از خودتان می پرسید چرا من صحبت غذا را در رابطه با زمان به میان کشیدم.

دلیل اش این است که نه تنها  چراغ های درخشان و بوهای دلپذیر در مرکز خرید شما را وادار به خرید می کنند، بلکه آن ها شما را گرسنه نیز می کنند. نتیجه معمولاً این می شود که شما مشغول خوردن یکی از غذاهای مضر بی شماری می شوید که در دسترس اند و این سبب می شود زمان بیشتری از شما هدر برود.

با این حال اتلاف واقعی زمان وقتی است که شما به خانه بازمی گردید و به خاطر تمام شکری که در حین خرید مصرف کرده اید دیگر انرژی برایتان باقی نمی ماند. معمولاً به خودتان می گویید “می خوابم و فردا کارهایم را انجام می دهم.”

مسئله این است که آن فردا هیچ وقت از راه نمی رسد، و شما دوباره توجه تان مشغول یک سرگرمی بیهوده دیگر می شود که در مسیر شما به سوی موفقیت به شما هیچ کمکی نخواهد کرد.

خرید پول ارزشمند شما را به هدر می دهد

یک منبعی که در اختیار دارید و می تواند تا حدودی زمان از دست رفته شما را بازگرداند پول است. پول می تواند به شما این فرصت را بدهد که کمتر کار کنید و زمان بیشتری را صرف رویایتان کنید. اما خرید این موازنه را بر هم می زند زیرا سبب می شود پول تان صرف چیزهای بی ارزشی شود که به آن ها نیاز ندارید.

آیا تا به حال نشده است که برای خرید یک چیز به مرکز خرید بروید و سپس با یک عالمه خریدی که احتیاجی ندارید بیرون بیایید؟ این مسئله برای تمام ما اتفاق افتاده است. دلیل اش این است که مراکز خرید جوری خود را به نمایش می گذارند که هوش و حواس ما را ببرند.

اگر اجازه دهید خرید بر شما مسلط شود، بدون اینکه متوجه باشید پول تان از کیف تان پر خواهد کشید. این پول می تواند صرف خرید چیزی شود که به شما در دست یابی به رویایتان کمک کند.

تله های اعتیاد آور مشکل را چند برابر می کنند

نه تنها خرید زمان شما را هدر می دهد بلکه مشکل زمانی چند برابر می شود که پای فروش ویژه، حراج و کارت های تخفیف به میان می آید. اولین چیزی که باید بفهمیم این است که در ۹۰% مواقع هیچ چیز به صورت ویژه به فروش نمی رسد و فقط قیمتی که به خاطر خرده فروشی بالا رفته بوده حالا به قیمت فروش بازگشته است.

برخی اجناس هر هفته در فروشگاه ها قیمت حراج می خورند. چطور چنین چیزی ممکن است؟ خیلی ساده است، آن فروشگاه خاص کامیون بعدی از همان کالا را دریافت کرده و به جای اینکه به صورت دائمی قیمت را کاهش دهد، کاری می کند که شما هر هفته احساس کنید که آن کالا در فروش ویژه قرار دارد، اما در واقع چنین نیست.

مسئله وحشتناک دیگر کارت های تخفیفی هستند که شما پس از هر بار خرید از یک فروشگاه دریافت می کنید تا در دفعات بعدی تخفیف بگیرید. هدف از طراحی این کارت ها جمع آوری اطلاعات از شما و تحلیل الگوی پول خرج کردن تان است. همینکه فروشگاه بداند شما چه می خرید، می تواند قیمت اقلامی را که بیشترین فروش را دارند بالا برده و سپس دو نمونه از یک کالای پرفروش را  ارائه کنند تا شما را ترغیب به خرید بیشتر بکنند.

شما باهوش تر از این هستید. اجازه ندهید مغزتان فریب این ترفندهای بسیار ساده روانشناختی را بخورد.

خرید جای خانه تان را تنگ می کند

بدون اینکه متوجه باشید، خرید هر روز با اضافه کردن آنچه نیاز ندارید در حال تنگ تر کردن فضای خانه شماست. از نظر آماری، بیشتر چیزهایی که شما می خرید، به ندرت هرگز استفاده می شوند. این بدان معناست که بیشتر این خریدهای بی مصرف از نظر روانی به شما استرس وارد می کنند و ذهن تان را به هم می ریزند.

خرید سبب می شود کار نظافت منزل بیشتر شود

خرید نه تنها فضای خانه تان را تنگ می کند، بلکه سبب به هم ریختگی بیشتر هم می شود. هر چه چیزهای بیشتری بخرید، فضای کمتری در خانه خواهید داشت. ذهن شما تمام تلاشش را می کند تا شما مدام فضای بیشتری را آزاد کنید، اما به احتمال زیاد، اگر شما قدرت را به دست خرید بدهید، هرگز فضایی را که برای آرامش نیاز دارید به دست نخواهید آورد.

سپس هر چه چیزهای بیشتری در خانه داشته باشید، کار تمیز کردن خانه سخت تر و زمانگیرتر می شود. خرید برای شما الگویی از شکست ایجاد می کند که به هر قیمتی باید مانع آن شوید. هر از چند گاهی به خرید بروید اما برنامه تان را هر هفته تغییر دهید (به جز خرید مربوط به مواد غذایی مورد نیاز).

خرید شما را افسرده و ناسپاس می کند

هر چه جامعه با این دروغ مصرف گرایی که به شما تحمیل می کند شما را از موفقیت دورتر می کند، شما احساس افسردگی و ناسپاسی بیشتری می کنید. زمانی که شما از منظری سپاس گذارانه عمل کنید، از قبل احساس می کنید که هر آنچه را احتیاج دارید در اختیارتان است.

شما احساس می کنید که خیلی خوش شانس هستید که حداقل صاحب یک اتوموبیل هستید، که این تفکر مانع این می شود که شما هر پنج سال یکبار مثل بیشتر افراد دست به عوض کردن ماشین تان بزنید. هر چه کمتر خرید کنید، بیشتر احساس شادی خواهید کرد. هیچ انتهایی برای خرید وجود ندارد؛ شما هرگز از هر آنچه احتیاج دارید، یا از بهترین و جدیدترین کالاهای ممکن برخوردار نخواهید بود. تمام بازی همین است و به همین خاطر هرگز نباید به خرید اعتیاد پیدا کنید.

دیدگاه‌ها 2