۷ قانون برای آنکه یک رویای غیرمعمول را زندگی کنیم

به نتیجه رساندن هدف تان هیچ وقت به اندازه حالا اهمیت نداشته است. شما در سفری هستید که هدف از آن شناخت خودتان و آن چیز منحصر به فردی است که به جهان می توانید هدیه دهید.

شما دوست من کسی هستید که یک رویای غیرمعمول در سر دارید.

کسانی که چنین رویایی در سر دارند به شکل منحصر به فردی از نظر ذهنی آماده اند و باور دارند که اینجا هستند تا وارد بازی بزرگتری با قوانینی متفاوت شوند. اما عدم پیروی از قوانین منکر این واقعیت نیست که هنوز هم قوانینی در رابطه با اینکه رویاهای ما تا کجا گسترده می شوند و چه موقع به واقعیت تبدیل می شوند وجود دارد، مخصوصاً آن رویاهایی که غیرمعمول هستند.

 

۷ قانون برای آنکه یک رویای غیرمعمول را زندگی کنیم

در اینجا ۷ قانون وجود دارد تا رویایی غیرمعمول را زندگی کنیم:

  1. قانون ترغیب یا متقاعد سازی

به عنوان یک راهنما و رهبر این وظیفه شماست که آنچه را در ذهن دارید مرتباً در قلب کسانی بگذارید که شما را دنبال می کنند. چالش بیشتر رهبران این است که همیشه از طرحی روشن برای جهت دهی به دیگران برخوردار نیستند. این عدم برخورداری از طرحی مشخص برای یک رهبر بسیار زیان آور است زیرا سبب سردرگمی دیگران شده و باعث می شود که آنها دست به هیچ اقدامی نزنند. یک طرح قوی مسائل پیچیده را آسان ساخته و به رهبران یک نقشه کلی برای ترغیب دیگران می دهد.

همینکه یک راهنما بداند دنباله روهای خود را به کجا می برد، قدم بعدی این است که بداند چه چیز او را از سایر رهبران متمایز می کند. چرا؟ ساده است. اگر شما از تفاوت خود اطلاع نداشته باشید، هیچ کس شما را به خاطر تفاوت تان دنبال نخواهد کرد. تمام رویاها، خصوصاً غیرمعمول ترین آن ها، نیازمند حمایت عاطفی، فیزیکی، و مالی مجموعه ای از افراد هستند. یکی از سخت ترین درس هایی که من به عنوان یک کارآفرین نوپا آموختم این بود که بسیاری از کسانی که من قصد هدایتشان را داشتم به اندازه من به رویایم اهمیت نمی دادند.من متوجه شدم که این وظیفه من بود که به شکل فریبنده ای بی رحم باشم و طوری به ترغیب دیگران بپردازم که آن ها حتی بیشتر از من برای رویایم ارزش قائل شوند. جان سی. مکسول در کتاب ۲۱ قانون غیرقابل انکار رهبری می گوید که “کسی که خودش را رهبر بنامد و هیچ دنباله رویی نداشته باشد فقط در حال پیاده روی است.” آنچه او می گوید بدان معناست که آنقدر باید به دیگران ارزش بدهید که آن ها راهی جز دنبال کردن شما نداشته باشند.

“تمام رویاهای ما می توانند به واقعیت تبدیل شوند، اگر ما شجاعت کافی برای دنبال کردن آن ها را داشته باشیم.” – والت دیزنی

 

  1. قانون تمرکز

رویا پردازان ترجیح می دهند به موضوعات در ابعاد مختلف فکر کنند که این کار تمرکز را چالش برانگیزترین وظیفه آن ها می سازد. نویسنده آمریکایی مارک تواین خوب گفت که “شما نمی توانید بر تمرکزتان تکیه کنید زمانی که تخیل تان خارج از کنترل است.” افکار و ایده های شما باید در چیزی محکم ریشه داشته باشند – در هدفی بزرگتر. شما باید در صرف زمان و انرژی بر روی چیزها و افرادی که شما را هر روزه ترغیب کرده و الهام می بخشند مهارت پیدا کنید.

یک رویای غیرمعمول نیازمند تمرکزی قابل توجه است. تمام رهبران باید سیستمی طراحی کنند که بتواند زمانی که تمرکزشان برهم خورده آن ها را به جایی که باید باشند بازگرداند. دلیل شکست رهبرانی که رویایی غیر معمول داشته اند این است که آن ها اجازه داده اند شرایطی موقتی تمرکزشان را بر هم بزند.

 

  1. قانون احترام

این قانون بسیار ساده است. شما تنها چیزی را جذب می کنید که به آن احترام بگذارید؛ شما تنها به چیزی احترام می گذارید که در آن ارزشی مشاهده کنید. سیستم ارزشی شما خیلی شبیه به غده های چشایی شماست، آن ها در طول زمان تغییر می کنند. بخشی از زندگی کردن یک رویای غیر معمول در گرو گرفتن بسیاری از تصمیمات است. هر تصمیمی که شما بگیرید یکی از این دو کار را با رویای شما انجام می دهد، یا آن را کوچک می کند یا به آن وسعت می بخشد.

در طول زمان، شما یاد می گیرید برای کسانی که به رویای شما وسعت می بخشند، جاهایی که نگرش شما را پربارتر می سازند، و چیزهایی که سبب می شوند شما بزرگتر فکر کنید ارزش بیشتری قائل شوید. دقت کنید که زمانی که چندان موفقیت کسب نکرده اید به چه کسی احترام می گذارید و زمانی که در در اوج هستید به چه کسی بی احترامی می کنید.

 

  1. قانون بدبیاری

اگر رویای شما ارزشمند است پس به احتمال زیاد ارزش شکست را هم دارد. در مسیر دست یابی به رویایتان بی تردید چالش هایی به وجود می آید، اما این فقط سبب می شود شما در اوج بازی تان باقی بمانید. رویا پردازان بدبیاری را از صمیم قلب می پذیرند زیرا این نتیجه پیروی کردن از آرزوی قلبی شان است و آن ها می دانند که در زندگی هیچ چیز اتفاقی نیست.

بدبیاری را به عنوان بخشی از دستور العمل دست یابی به رویای غیرمعمول خود به حساب آورید و این کار سبب پیشروی بیشتر شما به سوی موفقیت خواهد شد. بدون آزمایش و امتحان شما نمی دانید چطور باید برای افراد، مکان ها، و تجاربی که رویایتان به زندگی تان می آورد ارزش قائل شوید.قانون بدبیاری بنا بر انتخاب شما می تواند ساده و یا بسیار جانفرسا باشد.

“رویاهایتان را محکم نگه دارید، چون اگر رویاها بمیرند، زندگی همچون پرنده شکسته بالی است که توانایی پرواز ندارد.” – لنگستن هیوز

 

  1. قانون مشاوره

یک مشاور یا مربی یکی از ارزشمندترین منابعی است که شما می توانید از آن بهره ببرید. چرا؟ اطلاعات در دست مشاوران است. بخش عمده ای از چالش هایی که هر روزه با آن روبه رو هستیم تنها نتیجه عدم برخورداری از اطلاعات کافی است. برای مثال پول را در نظر بگیرید. چه کسی دلش نمی خواهد پول بیشتری دربیاورد؟ البته که دلتان می خواهد! پس شما تمام تلاش تان را می کنید که در بهترین دانشگاه ممکن درس بخوانید و نهایتاً کاری پیدا کنید که درآمد آن برای شما کافی نیست پس مجبور می شوید دو یا سه کار جانبی هم پیدا کرده و خودتان را تا مرز جان کندن غرق کنید. این داستان برایتان آشنا نیست؟

داستانی که شما در این مرحله برای خودتان می سازید این است که “مشکل مالی” دارید. اشتباه است! اما هیچ مسئله ای به عنوان مشکل مالی وجود ندارد و تنها چیزی که وجود دارد مشکل خرد و دانش است. مشاوره تمام چیزی است که شما کم دارید. نکته کلیدی پیدا کردن مشاورانی است که در زمینه هایی که شما می خواهید در آن ها بهتر شوید فعالیت دارند.

 

  1. قانون پرسش

هرگز چیزی به اسم سؤال احمقانه وجود ندارد. می دانم که این را قبلاً شنیده اید! سؤال نپرسیدن نشانه حماقت شماست. پرسیدن تنها برای رسید به جواب خوب نیست، بلکه به شما اجازه می دهد به منابع دسترسی داشته، مشکلات را حل کنید، به توافق برسید، تواضع نشان دهید، سردرگمی را برطرف ساخته و دانش کسب کنید. برای تبدیل ساختن یک رویای غیرمعمول به واقعیت شما باید در پرسش سؤالات غیرمعمول مهارت پیدا کنید – البته سؤالاتی که عقلانی باشند.

 

  1. قانون روابط

چه می شد اگر من به شما قول می دادم که شما تنها یک رابطه با داشتن آنچه در زندگی می خواستید فاصله دارید؟ خب درست است. روابط همه چیز هستند، اما تمام روابط یکسان نیستند. انسان ها ذاتاً برای برقراری رابطه و ارتباط با یکدیگر ساخته شده اند؛ چالش مهم برقراری ارتباط با افراد صحیح است، افرادی که برای شما اهمیت دارند. رویاهای غیرمعمول خیلی شبیه به بچه های کوچک اند، به این معنا که محیطی که در آن رشد می کنند بسیار در پیشرفت یا عدم پیشرفت آن ها مؤثر است.

دلیل اساسی برای به واقعیت نپیوستن رویاهای غیرمعمول ما این است که ما زمان زیادی را با کسانی که به رویایمان مربوط نیستند می گذرانیم. آنچه اهمیت دارد این است که بدانید گاهی اوقات شما آن افراد را پیدا نمی کنید بلکه آن ها شما را می یابند.

 

دیدگاه‌ها 3