۳۱ روش برای خلاق بودن

شما می توانید هر کاری انجام بدهید مگر این که مطلقاً نخواهید کاری بکنید. شاید در شروع آنچه انجام می دهید خیلی موضوع مهمی نباشد و آغاز کردن و مصمم بر انجام بودن از اهمیت بیشتری در مسیر حرکت خلاقانه برخوردار است. برخی از راه های بروز حس خلاقانه و خلاقیت حتی در زمانی که شما به شدت دچار شک و تردید در انجام یک کار هستید در اینجا ذکر شده است.

 

 

۳۱ روش برای خلاق بودن

 

بیایید شروع کنیم:

  1. کارهایی را انجام دهید که در آن مهارت کمی دارید: اگر به انجام کار خود مسلط کامل دارید، احتمالاً از تکرار آن خسته و دل زده شده اید. برای گریز از این دل زدگی، مواجه شدن با چالش های خلاقانایه­ی بزرگ شما را به تقلا برای یافتن راه حل مجبور می­کند. در اینجا است که خلاقیت شروع می­شود، خواه در حال غرق شدن باشید خواه در حال شنا. ایزاک آسیموف، نویسنده ی چیره دست داستان­های تخیلی با مدرک دکتری شیمی، همیشه از نوشتن در مورد شیمی متنفر بوده است. در عوض شروع به نوشتن در مورد نجوم و فیزیک کرد، جایی که هیچ تخصصی در آن نداشت.

  2. دیوارهای دفاعی ذهنی را بردارید: این سدهای دفاعی زمانی بروز می کنند که شما فکر می کنید یک ایده بیش از حد احمقانه است و شروع به مخالف با احساس خود می کنید. بهتر است بدانید که بیشتر ایده های خلاقانه در ابتدا بسیار احمقانه به نظر می رسند. کافی است برای آن مورد استفاده بیابید، بعد از آن دیگر احمقانه نیستند.

  3. تصویرسازی کنید: ارزان ترین روش برای خلاقانه رفتار کردن، تجسم و تصویرسازی ایده­ها است. تجسم هر ایده، نیمی از راه رسیدن به آن است. بعد از آن، اگر ثابت قدم باشد بی شک به تصورات خود خواهید رسید.

  4. سریع تر از آنکه شک کنید دست به کار شوید: مهم نیست که تا چه اندازه به خود انگیزه می­دهید، اگر نجنبید شک در شما رخنه خواهد کرد. البته اگر بخواهید کاری را انجام دهید، شاید خبر خوب، وجود پنجره های همیشه باز از فرصت مناسب در جلوی روی شما باشد. پس اگر شک به شما نزدیک شد، نگران نباشید.

  5. ترکیب نشدنی ها را با هم ترکیب کنید: اگر تنها دو چیز وجود دارد که به آنها علاقه داری، آنها را با هم ترکیب کنید. ترکیب کردن همواره خلاقیت ایجاد می کند.

  6. اتفاقی و غیرمترقبه باشید: اتفاقی و تصادفی بودن رایگان است، می تواند هر لحظه و هر جا در مغز شما رخ دهد. اما چطور می­توان با این همه دیوارهای دفاعی ذهنی، به تصادفی بودن اجازه بروز دهیم؟ کافی است در هر حال افکار خود را یادداشت کنید، حتی وقتی فکر نمی کنید، حتی زیر دوش حمام. شاید خیلی از این افکار زباله های مغز شما به نظر آیند ولی از دل تمام این ها می­توان افکار خلاقانه ی فراوانی را بیرون کشید.

  7. عمیق شیرجه بزن: وقتی که یک فکر شما را به سمت فکر دیگر و باز هم به فکر دیگری می کشد، در واقع ذهنتان شما را به یک تور از توانایی کار کردنش دعوت کرده است. آن ها را بخاطر نامربوط بودن به هم قطع نکنید، شاید آنها نشانه ای از احساسات شما باشند که هنوز آن را ندیده اید. اجازه دهید این زنجیر شما را به اعماق افکار و احساستان ببرد.

  8. ساده فکر کن: برای پی بردن به اینکه به چه چیز فکر می کنید، تنها کافی است فکرتان را در یک جمله –خیلی ساده- بگنجانید. تمامش همین است. اگر نتوانستید، احتمالاً نمی­دانید به چه چیز فکر می­کنید. احتمالاً ذهن شما در حال هضم خورده هایی است که شما جایی شنیده اید و دچار پیچیدگی های ناخواسته ای شده است.

  9. ایده ها را قرض بگیرید: هیچ ایده ی جدید وجود ندارد. واقعاً این گونه است. ولی همیشه ترکیبات جدیدی از ایده های قدیمی وجود دارد. پس ایده ها را قرض بگیرید و ترکیب خلاقانه ی خود را بسازید.

  10. ارتباط ایجاد کنید: مغز با نورون های که همواره در حال اتصال هستند، کار می کند. هر چه این اتصالات فیزیکی بیشتر باشد، موضوعات را بهتر درک می کنید. البته شما نمی توانید مغز خود را هک کنید تا این اتصالات فیزیکی را ایجاد کنید، ولی ثابت شده است، که فکر کردن به ارتباطات بین موضوعات، باعث ایجاد اتصالات فیزیکی نورون ها می­شود.

  11. با ترس هایتان روبرو شوید: ترس شما از هر چیزی، بدون دلیل نیست – دلایلی همانند شک و تردید، احساسات پنهان و …- این ترس به هر دلیلی هم که رخ دهد، هیچ کمکی به شما نمی­کند. زمانی که شما با ترس خود مواجه می­شود، هیجانی در شما ایجاد می­شود که اگر این هیجان را به سمت ایجاد خلاقانه ی پدیده ای هدایت کنید، می­توانید نتیجه ی آن را ببینید.

  12. گرسنه بمانید: همانطور که استیو جابز بزرگ گفته است، انسان­های گرسنه چیزی برای از دست دادن ندارند. شما چه چیز برای از دست دادن دارید؟ هیچ چیز اگر خلاق نباشید! آیا مسیری مناسب تر از خلاق بودن در زندگی سراغ دارید؟

  13. شجاع باشید: خلاق بودن باعث عصبانیت و حتی توهین آمیز برخورد کردن دیگران نسبت به شما می­شود. نوابغ واقعی به سادگی می­توانند تهمت و افترا را تحمل کنند. در مواجه با انتقاد شجاع باشید.

  14. از هر چه که بدست می آورید استفاده کنید: اگر فکر می کنید فقط به کمی کلاس بیشتر یا کتابی دیگر برای شروع کردن نیاز دارید یا به یک …… ، این فکر را متوقف کنید! اگر واقعاً می خواهید خلق کنید، همین حالا و همین جا با هر چه دارید انجامش دهید. اگر خراب شد، حالا به فکر ارتقا آن باشید. ولی هرگز و هیچ وقت جریان خلاقیت را به زمان دیگر موکول نکن. زمان بهتر هیچ وقت فرا نمی رسد.

  15. خوب انجام دادن بهتر از کامل بودن است: همین الان انجامش بدهید. همیشه در آینده زمانی برای تکرار و بهبود وجود خواهد داشت ولی اجازه بدهید تا اول از همه کار انجام بشود بعد به فکر بهبود ان باشید. چون کمال طلبی در هر کاری، همیشه خلاقیت را می کشد.

  16. خلاقانه نابود کنید: اضافه کردن یک بخش به هر چیز تنها روش خلق موضوع جدید نیست. تخریب کردن بصورت خلاقانه خود نوعی خلاقیت بصورت معکوس است.

  17. زمان چیزی را تغیر نمی دهد، شما باید تغیر بدهید: انتظار برای یک زمان بهتر برای خلق کردن، یک بن بست برای خلاقیت است. اگر می­خواهید علمی به آن نگاه کنید، زمان در واقع وجود ندارد، پس شما نمی توانید آن را کنترل کنید. ولی آنچه که شما امروز می­توانید انجام دهید در کنترل شما است.

  18. اشتباه کنید: تا آنجایی که به علم مربوط است، معروف ترین مقاله انیشتین کامل اشتباه و غلط بوده است. ادعای او باعث عصبانیت برخی به حدی شد که آنها سعی در اثبات غلط بودن آن کردند. هر چه بیشتر پیش رفتند، بهتر دریافتند که مکانیک کوانتومی واقعاً چطور کار می­کند. پس از اشتباه کردن نترسید. شاید روزی انسان ها بخاطر آن اشتباه از شما متشکر باشند.

  19. نپرسید “چرا؟”، بپرسید “چرا نه؟!”: با پرسیدن “چرا” در اکثر موارد انجام کار متوقف می شود، در حالی که اغلب هیچ دلیل برای انجام ندادن وجود ندارد. پس چرا نه؟!

  20. همکاری کنید: همین الان آن بیرون، در دنیا کسی وجود دارد که دقیقاً در حال فکر کردن به ایده ای همانند ایده ی شما است. پس چرا همکاری نکنیم؟!

  21. ایده ها را گسترش دهید: گسترش دادن فکر و ایده به معنای هل دادن آنها به جایی است که تمایل به رفتن به آن را ندارند. ممکن است این بسط دادن همانند جدایی سخت باشد، اما با این کار دنیایی از رخدادهای امکان پذیر جدید در مقابل شما گشوده می شود.

  22. به خواننده ها (کاربران، بازدیدکنندگان، …) خدمات ارائه دهید: هر چیزی که شما خلق می کنید حتماً کاربر خاص دارد. موضوعی که برای این کاربران ایجاد کرده اید را به تصویر بکشید تا بتوانند آن را ببینند. کار را برای آنها ساده کنید.

  23. بی استفاده هستند تا این که از آنها استفاده کنید: ذهنتان را از شبح دانش هایی که در مدرسه و محل هایی شبیه به آن آموخته اید خالی کنید. اگر آنچه می دانید به کار شما نمی آید، انها را رها کنید، احتمالا از این به بعد هم به دردتان نمی خورد.

  24. اول انجام بدهید، بعد فکر کنید: بله، دقیقاً برعکس نصیحت های پدرانه! مشکل فکر کردن در ابتدای کار این است که احتمالا به قدری درگیر صحبت با خود می شوید که از عمل باز می مانید. پس بهتر است اول شروع کنید. انجام دادن کار، خود خلاقیت به همراه می آورد.

  25. زباله های یک نفر ممکن است گنجینه ی شخص دیگر باشد: منابع افکار خلاقانه ی شما ممکن است از جایی دیگر تأمین شود. حتی ممکن است فکر بی اهمیت و کم ارزش شخصی دیگر باشد. ابزارهای بی استفاده ای که هیچ کس آنها را نمی خواهد ممکن است بستر خلاقانه ای برای شما فراهم آورد.

  26. تمامش کنید پیش از آن که اعتمادتان را از دست بدهید: قبل از این که تصمیم به تسلیم شدن بگیرید، باید تمامش کرده باشید. این طوری وقتی درست از کار می کشید حداقل یک محصول برای نشان دادن به سایرین دارید. حتی ممکن است یک شاهکار ساخته باشید. نقاشی های ونسان ون گوگ نیز تا قبل از مرگش هیچ خریداری نداشتند. ولی خوشبختانه او قبل از این که کاملاً دیوانه شود اکثر آنها را تمام کرد.

  27. به ندای درونتان گوش دهید: بینش خلاقانه بطور آشکارا به همه ی ما اعطا شده است و همه در درون خود آن را داریم، ولی نه برای آنهایی که تا این حد به آنچه مردم می گویند و انجام می دهند از نزدیک نظاره می کنند.

  28. تصور کنید همه چیز امکان پذیر است: اگر الان غیر ممکن است شاید در آینده ممکن باشد. پس اجازه ندهید ادراک از ناممکن ها شما را متوقف کند.

  29. سعی نکنید انجام بدهید، فقط انجام بدهید: همان طور که استاد Yoda میگوید: هیچ تلاشی وجود خارجی ندارد. فقط آنچه که انجام داده اید در فعالیت های شما محسوب می شود، زیرا شما واقعاً آن را انجام داده اید. پس سعی به تنهایی کافی نیست.

  30. همیشه برای دست کشیدن خیلی زود است: دست کشیدن یعنی متوقف کردن خلاقیت، که این موضوع به هیج عنوان یک گزینه ی در دسترس برای یک شخص خلاق نیست. شما باید انجامش بدهید. هیچ گزینه ی دیگری وجود ندارد. هیچ کسی برای شما انجامش نمی دهد. خودش هم به خودی خود انجام نمی شود. پس ادامه بدهید.

  31. طوری زندگی کنید که انگار هیچ بحرانی وجود ندارد: همیشه در اطراف شما افرادی هستند که نجوای بحران! بحران! سر می دهند. اخبار، خانواده، رییس یا حتی صاحب خانه ی شما. همه ی آنها سعی می کنند این احساس را در شما به وجود آورند که یک اتفاق بد در حال وقوع است و آخرین کاری که شما می­توانید انجام دهید، ماتم زده نشستن و تماشا کردن اتفاق است. در مقابل این احساس مقاومت کنید. در بسیاری از موارد اصلاً بحرانی وجود ندارد، حتی برفرض که وجود دارد، چه کنیم؟ با وجود بحران خلق کنید، همانند بسیاری که در جنگ دست به خلق آثار عجیب زدند. زمانی که انیشتین به کالیفرنیا رفت، زلزله ای رخ داد. ولی او آنچنان در افکار خود غرق بود که به آن هیچ توجهی نکرد.

دیدگاه‌ها 3