آیا احساس می کنید در زندگی درجا می زنید؟ شاید چیزی شما را عقب نگه داشته است، اما شما دقیقاً نمی دانید آن چیست.
به افراد موفق دنیا نگاه می کنید و از خود می پرسید که آن ها چه کار متفاوتی انجام داده اند. اجازه دهید با این مسئله رو به رو شویم، خیلی از ما احساس می کنیم موقعیت فعلی مان ما را عقب نگه داشته و در واکنش به این مسئله ما کرخت می شویم.
اما کرخت شدن واکنش درست نیست. حالا زمان تسلیم شدن نیست. شما همین حالا هم برای برآمدن از پس مشکلات عذاب می کشید. چرا آن درد را به مسیری بهتر هدایت نمی کنید؟همینکه تا عمق وجودتان برای موفقیت ولع داشته باشید، تبدیل به نیروی توقف ناپذیر می شوید. اما اول اجازه دهید نسبت به اینکه چرا هنوز در آن جایگاه قرار ندارید واقع نگر باشیم.
در اینجا ۵ دلیل وجود دارد برای اینکه شما هنوز ولع کافی برای حرکت به سوی رویاهایتان را ندارید:
۱٫شما همهء تقصیرها را به گردن دیگران می اندازید
گاهی زندگی به ارزیابی شما فراتر از محدودیت هایتان می پردازد. شما می مانید و این پرسش که چطور زندگی تان تبدیل به جهنم شد. و زمانی که آنجا در میان خاکسترها ایستاده اید، این فرصت را خواهید داشت که یا نقش قربانی موقعیتتان را بازی کنید یا خودتان را بالا بکشید.
چه این وضعیت به خاطر فساد یک ساختار معیوب باشد و یا شرارتی عمدی از سوی اطرافیان شما، ممکن است در واقع دیگران قابل سرزنش باشند. اما، چه سودی دارد که تمام تمرکزتان را صرف شیادی این جهان بکنید؟ در عوض، تعیین کنید که چه چیز ارزش اعلام کردن دارد و چه چیز را باید فراموش کرد.
“مردم زمان بسیار زیادی را صرف یافتن کسانی می کنند که قابل سرزنش باشند، انرژی بسیار زیادی را صرف یافتن بهانه هایی می کنند که نشان دهند چرا تبدیل به آن چیزی نشدند که توانایی اش را داشتند، و برعکس دریغ دارند انرژی کافی صرف قرار دادن خودشان در مسیر صحیح کرده یا سر از گذشته بیرون کشیده و به زندگی شان بپردازند.” – جی. مایکل استراکزینسکی
۲٫شما خودتان را برای همه چیز سرزنش می کنید
از طرف دیگر، اینکه شما برای هر اشتباهی که رخ می دهد خودتان را مقصر بدانید همچون یک خودکشی آرام برای ذهن شماست. گاهی این ارزشش را دارد که نگاهی جدی به خودتتان در آینه انداخته و بفهمید چه طور کاری را به شکل متفاوتی می توانستید انجام دهید، اما گاهی هم به خودتان استراحت دهید.
گاهی اوقات زندگی از کنترل شما خارج است و شما نمی توانید مدام خودتان را تنبیه کنید. آیا نسبت به کس دیگری هم می توانستید تا این حد بی رحم باشید؟ چرا بیشتر با خودتان همچون یک دوست صمیمی رفتار نمی کنید تا یک کیسه بکس.
۳٫شما از دیگران اجازه می گیرید
پس هیچ کس به شما اجازه نداد کاری را انجام دهید که واقعاً دلتان می خواست؟ هیچ کس ذهنتان را نخواند و تصمیم نگرفت دستتان را در این فرایند بگیرد؟ خب که چه! اگر این رویا واقعاً متعلق به شماست، قرار نیست شما منتظر بنشینید تا کسی آمده و به شما بگوید کارتان را شروع کنید. وقتی شما واقعاً چیزی را می خواهید، به اجازهء دیگران نیازی ندارید. شما فقط شروع به حرکت می کنید.
“رویا ببینید و به خودتان اجازه دهید آن خویشتنی را تجسم کنید که تصمیم دارید باشید.” – جوی پیج
۴٫به دیگران اجازه می دهید شما را ناراحت کنند
بگذارید صریح بگوییم، افراد بی شماری هستند که از شما متنفر بوده، در توانایی شما تردید داشته و با ذهن محدودشان سعی می کنند شما را از رویاهایتان بازدارند. از آنجا که هیچ کتاب قانونی وجود ندارد، ممکن است نظرات آن ها شما را مجبور کنند دوباره در رابطه با چیزی فکر کنید. اما، آن ها اغلب به شما می گویند که دیوانه اید زیرا در حسرت این هستند که چرا خودشان فداکاری های لازم برای رسیدن به اهدافی بزرگتر را انجام نداده اند.
هیچ چیز ناراحت کننده تر از این نیست که ببینید شخصی دیگر کاری را انجام می دهد که شما آرزویش را داشتید. ذهن کوچک آن ها را فراموش کرده و بر تبدیل شدن به آدم رویاهایتان تمرکز کنید. به من اعتماد کنید، بعداً به آن ها خواهید خندید.
۵٫شما در برابر آنچه بیشتر از همه می خواستید تسلیم شدید
تنها شما می دانید که چه چیز واقعاً در این زندگی برای شما اهمیت دارد. هرگز دست از دنبال کردن آن نکشید. این دین شما به خودتان است. وقتی می دانید که به حرف دلتان زمانی که به شما گفته بود از مسیری متفاوت بروید گوش نکردید به عقب نگاه نکنید.
زمانی که شما واقعاً ولع داشته باشید، فداکاری های لازم برای دنبال کردن رویایتان را انجام خواهید داد. اهمیت ندارد دیگران چه فکر خواهند کرد، چه کار انجام داده یا چه خواهند گفت. آنچه اهمیت دارد این است که شما کاری را انجام می دهید که قرار بوده انجام دهید.
سارا پناه پور 
عالی بود